براي بعضـــي دردها نه ميتوان گريــــــه کَــرد
نه ميتوان فريــــــآد زد
براي بعضـــي دردها
فقـــط ميتوان
نگــــاه کَرد
و
بي صـــــدا شکست
امروز پول خوردی از جیبم در آوردم تا صدقه دهم ناگهان
جمله ای روی صندوق دیدم و منصرف شدم
” صدقه عمر را زیاد میکند”
خاطرات ......
گاهی وسط یک فکر . . . !
گاهی وسط یک خیابان . . . !
سردت می کنند . . . داغت میکنند . .. !
رگ خوابت را بلدند . . .
زمینت می زنند . . . !!!
خاطرات تمام نمی شوند . . .
تمامت می کنند.
وقتی می گوید دوستت دارم !
زل زل در چشمهایش نگاه نکن
بی هیچ حرفی
بی هیچ عکس العملی !
تنها با گفتنِ من هم دوستت دارم این لحظه را تمامش نکن . . .
جیغ بزن ...
محکم در آغوشش بگیر
بوسه بارانش کن
بگذار آنقدر از گفتنِ این کلمات به شوق بیایدکه اگر فردا باز هم خواست بگوید
جورِ دیگر بگوید
دستت را بگیرد
ببرد تمامِ دوست داشتن را نشانت دهد . . .
اگه مرد بودن
با همه میخندی
به همه دست میدی
دستتو میگیرم دستمو پس میدی
اما دوست داااااارم اما دوست دارررررم
پشت من بد میگی
حرف مردم میشم
دستشو میگیری عشق دوم میشم
اما دوست دااااارم
اما دوست دارررررررم
خیلی لحضه ی بدیه :
(( حسه بدی میده به آدم وقتی خواهرت شب عروسیش اینجوری بوست کنه و بره ))
سلامتیه همه خواهر برادرا ♥ ♥ ♥
شبی با خدایم صحبت میکردم
خدایی که میپرستمش
خدایی که به من قدرت خدایی میدهد
خدایی که از خنده هایش خنده ام میگیرد
خدایی که سنگ صبور است
خدایی که وقتی غمم، غمش میگیرد
خدایی که دور نیست ،در قلبم است نزدیک تر از رگ کردن
خدایی که میشود دیدش
خدایی که میشود لمسش کرد
خدایی که همه ی وجودش را اورده در وجود من
خدایی از جنس خودم
خدایی از جنس آدم
هیچ میدانید
بعضی از آدمها لایق پرستش هستند
مثله عشقت
♥ ایـــــــــــــــــن خـــــــــــدای مـــــــــــــن اســـــــــــــــت ♥
سیــــــــــگار بعدی را روشن میکنم
کامی از لبـــــــــــش میگیرم
به جای لبهایی کــــــــــــــــــــــــــه چندی است نبوسیده ام
انگشتانم بوی تند سیگار میگیرند
همان انگشتانی که همچو باد
جنگل موهای تـــــــــــــــــــــــــــــ
دیگر این اندام سوزان تــــــــــــــو نیست که مرا احاطه کرده
دود سیگار است و بس…
سیگارم که به آخر میرسد
لبم را میسوزاند مانند بوسه ای
که تو هنگام خـــــــــــــــداحافظی به آن تقدیم کردی …
دلم هوای عشق بازی ممنوع کرده
پنهانی اما بی ریا
کوتاه اما از ته دل
سرشار دلهره اما شیرین...
جایی خواندم :
پاک ترین هوای دنیا متعلق به لحظه ای است که دلمان هوای هم را می کند!
دل من هواتووووو کرده
اما ....اینجا
تا چشم کار می کند جای تو خالیست.....
ساعـت يک شب زنگ ميزنه ميگه :
"شب بخير دوستت دارم"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ولي ساعت سه که بهش زنــگ ميزني ميشنوي :
"مشتــــرک مورد نظر در حــــال مکالـــمه است..."
گاهی دِلَتـْــ از زَنانگی مـے گیـرَد...
میخواهـی کودَکــْ باشے
دُختـر بَچـه اے کــه
به هَـر بَهــآنـه اے بـه آغوشـی پَنـاه می بَـــرَد
و آسوده اشکــ می ریــزَد
زَטּ کـه باشی،
بایـد بُغضهای زیـادے رآ بی صــدا دفـטּ کُنـی ....!!!
گریه نکن پدر ......
همین " نان حلال " که در دست داری ........
می ارزد به تمام سفره های رنگین حرامی که بعضی ها دارند ......
این روزها نان حلال در آوردن عرضه میخواهد .....
که تو داری پدرم .......
دستت را میبوسم که نان حلال بر سر سفره ی با برکتت دیدم .....
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩﺎﺭ ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ...
ﻧــﻪ ﺑــــــﻮﯼ "ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"...!!!
SaeiD_Yavari |