زندگی را عشق زيبا می کند
بندگی را عشق معنا می کند
عشق محزون می کند قلب تورا
عشق هادی می شود عقل تورا
عشق باشد هستيت گلگون تر است
عشق باشد روح تو رنگين تر است
عشق ليلی را چو مجنون می کند
عشق هستی را دگرگون می کند
عشق تو هست تو را معنا کند
عشق تو در جان تو غوغا کند
عشق من تنهاترين عشق خداست
عشق من مهجور از دنيای ماست
عشق من غصه مخور دل بد مکن
گر چه بی معناست غمگينم مکن
عشق من روح مرا درياب تو
عشق من عمر مرا برتاب تو
دل رها شد ديده بی سو می رود
ذهن من بی جان شد و جان می رود
بی تو اما ضامن دشت آهوان
آهويی تنهای تنها می رود
گر رها سازی مرا فانی شوم
مثل من با من کنی گم می شوم
زندگی نبض نگاه خسته ای است
بندگی زيباترين دلبستگی است
تو فقط مال منی اینو خودت خوب می دونی
با تو بودن ارزومه بگو با من می مونی
عشق تو واسه همیشه تو قلبم می مونه
تا ابد برای من سرود مستی می خونه تو نباشی
واسه من زندگی معنا نداره دیگه هیچ کس نمی تونه
پاتو قلبم بذاره آخ چی می شد که فقط یه شب کنارت بمونم
بتونم فدات کنم جسم و تن وقلب و جونم سر من رو شونتو
دست تو هم بر سر من چشامون تو چشم هم دلت بلرزه
واسه من واسه هم حرف می زدیم تا عمر شب به سر بیاد
دست به دست کنار هم تا وقتی خورشید در بیاد
بی وفا........
سیب سرخی را به من بخشید و رفت
ساقه ی سبز دلم را چید و رفت
عاشقی های مرا باور نکرد عاقبت بر عشق من خندید و رفت
اشک در چشمان سردم حلقه زد بی وفا گریه ی مرا دیدو رفت
داري ميري لحظه هاي رفتنه حالا اون مي خواد بره
داره تنهام مي زاره با يه دنيا خاطره
تو چشام اشكي نيست تو هوام ابري نيست
پيش تو مي خندم گريه هام پنهونيست
بدون كه من بي تو ميرم و ميميرم فقط با مردنم من آروم ميگيم
بذار يه بار ديگه من تو رو ببينم برات گريه كنم به پات هم بنشيتم
به خدا توبری من ميشم ديوونه آتيش عشق ت
و به يادم ميمونه داري ميري تو از كنارم من
كه جز تو كسي رو ندارم من ميمونم پاي قرارم
حتي نيستي تو در كنارم داري ميري واسه ي هميشه
بي تو بودن نه نميشه مثل من عاشقت كي ميشه
كه بمونه واست هميشه ديگه وقت رفتنه
كسي حرف نميزنه صداي قلب منه كه سكوت رو ميشكنه
پنجره باروني تو اتاق ويروني توي ذهنو خاطرم هميشه
ميموني بدون كه من بي تو ميرم و ميميرم
فقط با مردنم من آروم ميگيرم بذار يه بار ديگه من تو رو ببينم
برات گريه كنم به پات هم بشينم به خدا توبری من ميشم ديوونه
آتيش عشق تو به يادم ميمونه داري ميري تو از كنارم
من كه جز تو كسي رو ندارم من ميمونم پاي قرارم حتي نيستي
تو در كنارم داري ميري واسه ي هميشه بي تو بودن نه نميشه
مثل من عاشقت كي ميشه كه بمونه واست هميشه
شب شده ساکته دوباره خونه مگرد دل دنبال یک
مگرد باز گنجه ی خاطرات تو پی به حرف ناب وعاشقونه
عکس تو باز می ذاره روبروش که تا هفت شب واسه تو بخونه
دلم تو التهابه که چه جوری قدر چشای ناز تو را بدونه
تو عصری که قطی عطر یاسه اما به جاش دوست دارم گرونه
کافیه اسمتو یه جاببینم تا حس شعرم بزنه جو نه
من نمی تونمبگم انداز شو اینو فقط شاید خدا بدونه
محاله که عشق ما را ندونن برو سوال کن از گلای پونه
اگه بخوان خیلی کم از تو بگن می گن همون خیلی مهربونه
بی خبری تو ولی ازحال من میندازم اینو گردن زمونه
چقدر حسودیم میشه وقتی همه بهم میگن دل تو پیش اونه
من خودم باز میزنم به اون راه می گم واسه من بیارین نشونه
اما تاکی فریب بدم دلم رو اون داره کلی آدرس ونشونه
مهم ولی تویی که اسمت نازت با من یه جایی پشت آسمونه
اونا نمی دونن ستاره هامون دوتاس ولی توی یه کهکشونه
اینو بخون تا دوباره بدونی دیونتم دیونتم دیونه
ياد تو هميشه همراه منه
تو فرشته روشنی شبهای تاريک منی که از من خيلی خيلی دوری
امادلامون خیلی به هم نزدیک
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیلی
دوســــت دارم
مثل آینه شکستم ، تو ندیدی
صدای شکستنم رو نشنیدی
یادته بهت می گفتم نمی مونی
دیدی آخرش به حرف من رسیدی
پیچک های باغچمون خشک شد و پژمرد
خاطرات ما رو توی قصه ها برد
دلی که حتی به حرف های تو خوش بود
دیدی آخرش چه جور تو دست تو مرد
من رو دادی به بهانه
به یه حرف عاشقانه
چه فروختی من رو آسون
زیر قیمت ، هیچ و ارزون
آروم آروم ، بازی بازی
زندگیم ، دادی به بازی
ما که باختیم و تموم شد
الهی خودت نبازی
تو نبودی ، تو ندیدی
بغض و هق هق نشنیدی
واسه بودن تو موندم
تو چه بی خیال پریدی
رفتی و زدی ، شکستی
گلدون اقاقی ها رو
چه کنم با باغ بی گل
باغ سرده بی بهار رو
مثل آینه شکستم ، تو ندیدی
صدای شکستنم رو نشنیدی
یادته بهت می گفتم نمی مونی
دیدی آخرش به حرف من رسیدی
پیچک های باغچمون خشک شد و پژمرد
خاطرات ما رو توی قصه ها برد
دلی که حتی به حرف های تو خوش بود
دیدی آخرش چه جور تو دست تو مرد
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
خیلی دوست دارم
رو در و دیوار این شهر ، همش از تو یادگارهِ
توی این کوچه ی تاریک ، من و تنها نمیذاره
یاد حرفای قشنگت! که تو قلبم لونه می کرد
یاد دلتنگی چشمات! که من و بهونه می کرد
می زنه آتیش به جونم پس کجایی مهربونم؟
آخه من ترانه هام و واسه ی کی پس بخونم
دل من هواتو کرده...آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی بی تو من تنهاترینم
توی این بازی که ساختی، من همه هستیم و باختم
زیر پات گذاشتی آخر،عشقی که من از تو ساختمش
اگه تو دوسم نداشتی ، از دلم خبر نداشتی
دلت از سنگ شده انگار ، که منو تنها گذاشتی
می زنه آتیش به جونم پس کجایی مهربونم؟
آخه من ترانه هام و واسه ی کی پس بخونم
دل من هواتو کرده...آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی بی تو من تنهاترینم
می شینم منتظر اینجا، تا تو برگردی دوباره
تا بشینی پای حرفام ، بریم تا ماه و ستاره
می دونم میای یه روزی ، یه روزی که خیلی دیره
یه روزی دل شکستم ! سر این کوچه میمیره
می زنه آتیش به جونم ، پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو ، واسه ی کی پس بخونم؟
دل من هواتو کرده... آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی بی تو من تنهاترینم
تو با منی، حس می کنمت
همین جا روبروی خودم
صداتو می شنوم همه جا
یا شاید من دیوونه شدم
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا کنار تو می شینم
چرا دارم تو رو می بوسم
چرا دارم تو رو می بینم
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا هوای تو تو خونه ست
چرا با تو حرف می زنم هر روز
نگو تو دلت این دیوونه ست
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا کنار تو می شینم
چرا دارم تو رو می بوسم
چرا دارم تو رو می بینم
می بینمت کنارم...
سلام ای آشنا با درد قلبم
سلام ای هم صدای بی صدایم
سلام ای قاصد دلهای خسته
سلام ای غنچه لب های بستم
ببین تنها تر از اشک غریبم
ببین بی کس تر از هر بی نصیبم
من اینجا درتکاپوی رسیدن
ببین خسته تر ازهرکوه دردم
صدایم کن توای اهنگ معصوم
به یادت هم چو پروانه بسوزم
مر ا دریاب ای شب گرد عاشق
که من بی تو اسیری بی نظیرم
بیا واین دل تنهای من را
مر مت کن که ویران وخرابم
تو بنگر بر دو چشمان سیاهم
ببین که در رهت من چشم به راهم
من آن رودم كه تنها آب دارم ، نگاهي خسته و بي تاب دارم
من عشق نور دارم در دل اما ، فقط تصويري از مهتاب دارم
SaeiD_Yavari |